01 مهر 1398 - 13:11
با آغاز فعالیت مدارس نقش تربیتی «خانواده‌» چه می‌شود؟!

بوی دل‌انگیز ماه مهر با تعامل خانه و مدرسه

با تعطیلی دانش‌آموزان در تابستان و دوری آن‌ها از مدرسه، بسیاری از والدین روزشماری می‌کنند تا دوباره مهرماه شده و مدارس بازگشایی شود؛ بی‌برنامگی برخی خانواده‌های در هدایت دانش‌آموزان به سمت برنامه‌های آموزشی و تربیتی مفید و سازنده در فرصت سه‌ماهه تابستان، به معضلی بدل شده که هرسال وضعیت مبهم‌تری به خود می‌گیرد، اما ریشه این مشکل کجاست؟
نویسنده :
شاهرخ صالحی کرهرودی
کد خبر : 3947

پایگاه رهنما :

با تعطیلی دانش‌آموزان در تابستان و دوری آن‌ها از مدرسه، بسیاری از والدین روزشماری می‌کنند تا دوباره مهرماه شده و مدارس بازگشایی شود؛ بی‌برنامگی برخی خانواده‌های در هدایت دانش‌آموزان به سمت برنامه‌های آموزشی و تربیتی مفید و سازنده در فرصت سه‌ماهه تابستان، به معضلی بدل شده که هرسال وضعیت مبهم‌تری به خود می‌گیرد، اما ریشه این مشکل کجاست؟
فرزند در «خانه» و در دامان والدین رشد می‌کند و آماده ورود به مراحل جدیدتری از زندگی می‌شود؛ «مدرسه» هم به‌عنوان خانه دوم کودکان و نوجوانان، نقش جدیدی در زندگی افراد پیداکرده و در کنار خانواده، مهم‌ترین مسیر تربیتی دانش‌آموزان می‌شود. در واقع خانه و مدرسه به‌عنوان دو نهاد اصلی تعلیم و تربیت هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند و می‌توان گفت که وضعیت موجود هر جامعه‌ای نتیجه یادگیری دیروز افراد در خانه و مدرسه است و وضعیت فردای هر جامعه نیز درنتیجه سرمایه‌گذاری‌هایی است که امروز روی دانایی افراد در خانه، مدرسه و جامعه انجام می‌گیرد.
یکی از کارکرد‌های اصلی خانواده، تعلیم و تربیت فرزندان است؛ والدین به‌عنوان نخستین آموزشگران، اساسی‌ترین فعالیت‌ها نظیر راه رفتن، سخن گفتن، یادگیری لغات، ابزار‌های اندیشیدن، روابط با اشیاء و اشخاص را در خانه به کودکان می‌آموزند. خانواده سالم، فرزند سالمی را روانه مدرسه می‌کند و مدرسه سالم نیز با داناسازی و معرفت‌بخشی به دانش‌آموزان آن‌ها را تواناتر کرده و انسان‌های کارآمدی را به جامعه تحویل دهد.
وقتی خانواده همه‌چیز را به مدرسه می‌سپارد.
اما این فرآیند در سال‌های اخیر با چالش‌های جدی نیز مواجه شده است؛ تغییر سبک زندگی در برخی بخش‌های جامعه ایرانی باعث شده تا سن ازدواج و فرزندآوری به شکل قابل‌ملاحظه‌ای در کشور افزایش یابد، همین مسئله موجب افزایش فاصله سنی میان والدین و فرزندان شده و عدم درک درست از شرایط و مقتضیات کودکان توسط والدین، تربیت کودکان را نیز با مشکلاتی همراه کرده است.
در واقع، والدین به دلیل عدم توانایی در پاسخ‌گویی به نیاز‌های کودکان، موضوع تربیت کودکان خود را از سنین خردسالی به مهد‌های کودک و پیش‌دبستانی‌ها و در مراحل بعدی به مدارس واگذار می‌کنند و امیدوارند که آموزش رسمی بتواند، خلأ عدم فهم تربیتی خانواده را پوشش داده و دانش‌آموز را به سرمنزل مقصود هدایت کند؛ اما مشکل در جایی است که مدرسه هم به‌تن‌هایی نمی‌تواند پاسخ‌گوی چنین موضوعی باشد و در نتیجه دانش‌آموز تحت تاثیر جامعه، گروه‌های همسال و فضای مجازی، مسیر تربیتی دیگری، خارج از آنچه مورد انتظار مدرسه و والدین است را طی می‌کند.
گالیا توانگر کارشناس مسائل اجتماعی، با آسیب‌شناسی مشکلات نظام تعلیم و تربیتی مدرسه می‌گوید: «نظام تعلیم و تربیت ما، هدف اصلی‌اش متوجه تعلیم و تربیت شهروند خوب برای جامعه اسلامی نیست. در واقع نظام آموزشی ما بیشتر همان آموزش‌محور است که این آموزش‌محوری هم معمولاً با روش‌هایی انجام می‌شود که به‌روز نیستند. بُعد تربیتی هم معطوف به این نیست که بخواهد یک دانش‌آموز توانمند را که بتواند فردا زندگی خودش را به نحو احسن اداره کند و همین‌طور بتواند نقشی در جامعه خودش داشته باشد، تربیت کند.
وی با اشاره به اینکه یکی دیگر از ابعاد تربیتی و منش اجتماعی این است که شهروند توانمند و مسئولیت‌پذیر تربیت شود، تأکید می‌کند: «ما می‌بینیم در خیلی از مسائل این مسئولیت‌پذیری کمرنگ است. مثلاً در رانندگی‌ها می‌بینیم که هیچ‌وقت مراعات حال دیگری نمی‌شود. در مسئله محیط‌زیست معمولاً منفعل هستند و در مسائل مهم روز مثل مصرف بهینه، از جمله مصرف بهینه انرژی موضع‌گیری‌های هماهنگ جمعی به سمت بهبود الگوی مصرف کمتر وجود دارد».
ضرورت هماهنگی خانه و مدرسه
مشکل بعدی در نظام تربیتی، این است که دانش‌آموز به لحاظ تربیتی با چندگانگی مواجه می‌شود؛ گاهی سبک تربیتی دانش‌آموز در خانه، با سبک آموزشی مدرسه و سبک موجود در جامعه تفاوت‌های زیادی دارد و حتی گاهی کاملاً با یکدیگر متضاد هستند و همین موضوع، بر پیچیدگی‌های آن می‌افزاید. در چنین شرایطی نقش خانواده، بسیار پررنگ است تا بتواند این نظام‌های تربیتی را تطبیق داده و دانش‌آموز را در مسیر صحیح، هدایت کند.
برخی خانواده‌ها منتظرند تا با بازگشایی مدارس، دانش‌آموزان دوباره به مدرسه بازگشته و بار نظارت و هدایت آن‌ها از دوش خانواده‌ها برداشته‌شده و کار به مدارس سپرده شود، اما به همین دلایلی که گفته شد، مدرسه به‌تن‌هایی نمی‌تواند کار را به سرانجام برساند و حضور خانواده در کنار مدرسه، یک ضرورت انکارناپذیر است.
مهرماه، فصل آسوده‌خیالی خانواده‌ها نیست که همه بار تربیت را بر دوش مدرسه بگذارند؛ رشد بیش‌ازپیش نظام آموزش‌وپرورش کشورمان که مفتخر به تقدیم ۳۶ هزار دانش‌آموز شهید است، هماهنگی و ارتباط دائم خانه و مدرسه را می‌طلبد.

ارسال نظرات